شهیدعلیرضا جیهانی
نام پدر: اسدالله
تاریخ تولد: 24-4-1337 شمسی
محل تولد:
تاریخ شهادت : 26-6-1376 شمسی
محل شهادت : پاکستان
دلیل شهادت :عملیات تروریستی گروهک صحابه
گلزار شهدا:گلستان شهدا
شهر:اصفهان
فاطمه جیحانی فرزند شهید علیرضا جیحانی یکی از مهندسین فنی نیروی هوافضای سپاه در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس اظهارکرد: پدرم جز نخستین افرادی بود که در سال 1359 وارد سپاه شد. شهید تمام سال های جنگ تحمیلی را در جبهه های حق علیه باطل همپای رزمندگان اسلام برای حفاظت از دین و کشور خود جنگید.
تنها دختر شهید علیرضا جیحانی می گوید: او در بسیاری از عملیات های 8 سال دفاع مقدس حضور داشت و در حملات شیمیایی صدام به حلبچه شیمیایی شد و طی این سال ها با این بیماری سخت دست و پنجه نرم می کرد تا اینکه به آرزوی دیرینه اش، شهادت دست یافت.
وی درباره خصوصیات اخلاقی شهید جیحانی گفت: پدرم هیچگاه از نماز اول وقتش غافل نمی شد. ایشان فردی با اخلاق بود که همیشه همانند کوهی استوار پشت من و دو برادرانم می ایستاد و تکیه گاهی امن برای خانواده بود.
فاطمه با اشاره به خاطرات کودکی خود با پدرش
گفت: در سنین کودکی همیشه پدر کنار رخت خواب من جانمازش را برای نماز صبح
باز و شروع به تلاوت قرآن می کرد، با صدای گرم پدر از خواب برمیخواستم، مرا
در آغوشش میگرفت و برای نماز آماده میشدیم.
فاطمه جیحانی ادامه داد: سالهای بعد از جنگ ایران و عراق، هر ساله از سوی ایران برای خرید هواپیما و آموزش مهندسین فنی نیروی هوایی به کشورهای دیگر اعزام می شدند تا دوره های تخصصی در رابطه با هواپیمای خریداری شده را توسط اساتید مجرب آموزش ببینند.
وی در پایان گفت: آخرین ماموریت پدرم دیدن آموزش های تخصصی بود که برای این امر به پاکستان اعزام شد ایشان دو روز قبل از شهادتش با منزل تماس گرفت گویا او می دانست که این آخرین ماموریتش است. با گذشت دو روز پدر و همکارانش در پاکستان به دست تروریست ها به شهادت رسیدند.
راوی:مجید میزبان
دانشکده توپخانه ،پدافند و موشکهای نزسا
شهید علیرضا جیهانی
اهل اصفهان بچه خیابان مسجدسیدبود وی با مدرک لیسانس وارد سپاه اصفهان و
اواسط سال ۶۴ بنا به ضرورت به دانشکده توپخانه منتقل شد ؛ نامبرده چون به
زبان انگلیسی مسلط بود ازهمان ابتدا به ترجمه یکسری کتب وکاتولُگهای نظامی
لاتین مشغول شد.
علیرضا روحیات خاصی داشت
؛ باهمه میجوشید؛ انسانی خوشرو؛ خوش برخورد؛ تیزبین و زیرک بود؛ او دارای
صراحت سخن بود وحرف دلش رو رودرو میزد.. اگه از کسی گله وشکایتی داشت ویا
مشکلی میدید حتی از مسئولین رده بالاتر باصراحت وبدون رودربایستی اعتراض
خود را رودررو مطرح میکرد
وی به مسائل سیاسی
فوق العاده علاقمند ودائما در حال تجزیه وتحلیل یکسری مسائل روز بود او
همواره سعی میکرد از رخدادهای سیاسی روز عقب نماند... هرروزصبح به محض ورود
با مطرح کردن خبری جدید باب گفتگو را باز میکرد.. خصوصا شنبه ها پس از
شنیدن خطبه های نماز جمعه تهران و یا مواقعی که شب قبل حضرت امام (ره) به
مناسبتی صحبت میفرمودند(عاشق بحث سیاسی بود)
علیرضا دارای تن صدای زیر بود
واکثر اوقات هنگام بحث با هیجان؛تند وبه حالت جیغ صحبت میکرد... چنان حرص
میخورد و رنگ رخسارش قرمز میشد که نگو... ازاین رو بچه ها به ایشون لقب
وزیر غصه را داده بودند.. هر گاه وارد اطاق میشد بچه ها میگفتند آقای وزیر
آمد! وایشان نیز به شوخی وخنده کنان میگفت ای ریشه کنده ها....خدا
میشناستتون...
شهید جیهانی هیچگاه توهین نمیکرد
ولی با دلسوزی عجیبی میگفت بچه ها دیشب صحبتهای امام رو گوش کردید؟حال
آمدید!! دیدید چه میگفت!! دیدی چگونه رسوا کرد!! شنیدید که....!!
سپس
با عصبانیت خاصی ادامه میداد مگر کسی نیست به اینها بگوید جوانمرگ شده ها
چرا دل اولاد پیامبر رو اینگونه بدرد می آورید!! مگه خدا مغز ادم در کله
شما نگذاشته؟؟چرا به نصایح امام گوش نمی کنید؟؟چرا....؟
شهید جیهانی در امورتوپخانه
تازه کار واز تخصص خاصی برخوردار نبود از طرفی چون کار ترجمه تمام وقت او
را پر نمیکرد لذا رنج میبرد ودائما اظهار میکرد در اینجا از تمام توان من
بخوبی استفاده نمیشود! وچون تخصص من زبان است بایددر محلی کار کنم که
حداکثر کارائی رو داشته باشم و.....
ازاین رو پس از گذشت چند ماه و پیگیری متعدد به دانشکده پرواز منتقل و در خصوص ترجمه ؛ تحقیق و تدریس فعالیت نمود..
وی بعنوان مربی ومترجم به ماموریت های خارج از کشوراعزام واز آن جمله میتوان به آخرین ماموریت او به کشور پاکستان اشاره نمود!!
شهید جیهانی در سن ۳۹ سالگی
درتاریخ ۷۶/۶/۲۶ به همراه دوستان(اکیپ ۹ نفره) با خودرو در یکی از
خیابانهای پاکستان در یک عملیات غافلگیری ناجوانمردانه ترور و بدست دشمنان
اسلام(گروه صحابه) شهید و همگی جان به جان آفرین تسلیم نمودند.
روحشان شاد ویادشان گرامی باد
