شهید مرتضی خاکپور
نام پدر: حسن
تاریخ تولد: 19-9-1340 شمسی
محل تولد: مرکزی - خمین
تاریخ شهادت : 27-6-1376 شمسی
محل شهادت : راولپندی-پاکستان
دلیل شهادت:عملیات تروریستی گروهک صحابه
گلزار شهدا: محلات
مرکزی - محلات
یازدهم مهر1340، در شهرستان خمین به دنیا آمد. پدرش حسن، کشاورزی می کرد و مادرش سلطان نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی درس خواند. پاسدار و تکنسین هواپیما بود. سال 1362 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. بیست و هفتم شهریور ماه 137 ، در روالبندی پاکستان مورد سوء قصد عوامل گروه تروریستی صحابه قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای شهرستان محلات واقع است.
می خواهیم از مرتضایی سخن بگوییم که صبح دستان دلش شام بوسید و شب از نگاه آفتابش می دمید او که قلبش از جنبش خورشید بود و زمین را با همه مظاهر فریبایش به زمین زد و دل به آسمان آشناییان داد او که در خرمن شهرت و شهوت آتش اخلاص و ایمان افکند.
اما در حیرتم که چگونه قلم بزنیم و بنگاریم؟ چشمه زندگی این شهد بزرگ چنان جوشان و خروشان است که هرچه از آن رخست واژه ها و جام جمله ها می ریزیم انگار قطره ای بیش نیست اما با همه این اوصاف ، غواص و از دل به دریا بزنیم و جام جم از چشمه زندگی اش بنوشیم تا شاید به شکر این قطره های زلال غبار خمار از دل بزداییم و روح را از آن شربت مصفا سرمست کنیم.
مرتضی در خانواده ای مذهبی و متدین، در یکی از دور افتاده ترین روستاهای محلات دیده به جهان گشود با توجه به اینکه روستایشان فاقد هرگونه فضای آموزشی و مدرسه بود به مدت 2 سال توانست راه مدرسه را که در شهر بود بپیماید. خانواده اش برای کم کردن مشقت راه و سختی مجبور به ترک روستا و عزیمت از آن شدند نامبرده دروس ابتدایی و راهنمایی را گذراند و برای ادامه تحصیل راهی هنرستان شد.
هنوز دو سالی را در این فضای آموزشی سپری نکرده بود که زمزمه های انقلاب در سال 57 به گوش رسید و ایشان فعالانه و چشمگیر در تمامی صحنه های انقلاب و تظاهرات شرکت کردند و در ضمن ادامه تحصیل در بسیج و پایگاه مقاومت محل عضویت داشته با توجه به شروع جنگ توسط رژیم بعثی عراق خود را موظف دید به یاری همرزمانش بشتابد پس از چندی برای خدمت بیشتر وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در جبهه ها حضور فعال داشت لازم به ذکر است چه در اکثر عملیت ها از جمله فتح المبین رمضان، خیبر، بدر، والفجر8، کربلا 4 و 5 حضور داشتند. در سال 62 بعنوان محافظ امام جمعه خدمت می کردند پس از تشکیل نیروهای هوایی ودریایی سپاه در بازگشت از جبهه آموزشهای مورد نیاز را فرا گرفت و بعنوان تکنسین فنی هواپیما مشغول خدمت گردید. در سال 76 همراه چند تن از همسنگرانش به کشور پاکستان اعزام شدند و پس از فراگیری تخصصها به دست ایادی مزدور استکبار جهانی یعنی سپاه صحابه این قاتلان حضرت فاطمه (س) و امامان دیگر به درجه رفیع شهادت نائل گردید. روحش شاد و مقامش عالی باد.
در ذهن بهار سبزه ی تر بودی
سرسبزتر از سرو و صنوبر بودی
آن روز که در هورج خونت بردند
مانند حضور گل معطر بودی
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
می خواهیم از مرتضایی سخن بگوییم که صبح دستان دلش شام بوسید و شب از نگاه آفتابش می دمید او که قلبش از جنبش خورشید بود و زمین را با همه مظاهر فریبایش به زمین زد و دل به آسمان آشناییان داد او که در خرمن شهرت و شهوت آتش اخلاص و ایمان افکند.
اما در حیرتم که چگونه قلم بزنیم و بنگاریم؟ چشمه زندگی این شهد بزرگ چنان جوشان و خروشان است که هرچه از آن رخست واژه ها و جام جمله ها می ریزیم انگار قطره ای بیش نیست اما با همه این اوصاف ، غواص و از دل به دریا بزنیم و جام جم از چشمه زندگی اش بنوشیم تا شاید به شکر این قطره های زلال غبار خمار از دل بزداییم و روح را از آن شربت مصفا سرمست کنیم.
مرتضی در خانواده ای مذهبی و متدین، در یکی از دور افتاده ترین روستاهای محلات دیده به جهان گشود با توجه به اینکه روستایشان فاقد هرگونه فضای آموزشی و مدرسه بود به مدت 2 سال توانست راه مدرسه را که در شهر بود بپیماید. خانواده اش برای کم کردن مشقت راه و سختی مجبور به ترک روستا و عزیمت از آن شدند نامبرده دروس ابتدایی و راهنمایی را گذراند و برای ادامه تحصیل راهی هنرستان شد.
هنوز دو سالی را در این فضای آموزشی سپری نکرده بود که زمزمه های انقلاب در سال 57 به گوش رسید و ایشان فعالانه و چشمگیر در تمامی صحنه های انقلاب و تظاهرات شرکت کردند و در ضمن ادامه تحصیل در بسیج و پایگاه مقاومت محل عضویت داشته با توجه به شروع جنگ توسط رژیم بعثی عراق خود را موظف دید به یاری همرزمانش بشتابد پس از چندی برای خدمت بیشتر وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در جبهه ها حضور فعال داشت لازم به ذکر است چه در اکثر عملیت ها از جمله فتح المبین رمضان، خیبر، بدر، والفجر8، کربلا 4 و 5 حضور داشتند. در سال 62 بعنوان محافظ امام جمعه خدمت می کردند پس از تشکیل نیروهای هوایی ودریایی سپاه در بازگشت از جبهه آموزشهای مورد نیاز را فرا گرفت و بعنوان تکنسین فنی هواپیما مشغول خدمت گردید. در سال 76 همراه چند تن از همسنگرانش به کشور پاکستان اعزام شدند و پس از فراگیری تخصصها به دست ایادی مزدور استکبار جهانی یعنی سپاه صحابه این قاتلان حضرت فاطمه (س) و امامان دیگر به درجه رفیع شهادت نائل گردید. روحش شاد و مقامش عالی باد.
در ذهن بهار سبزه ی تر بودی
سرسبزتر از سرو و صنوبر بودی
آن روز که در هورج خونت بردند
مانند حضور گل معطر بودی
منبع : اداره هنری ، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی