شهید سید محمد حسینی
نام پدر: سیدصدرالدین
تاریخ تولد: 27-3-1363 شمسی
محل تولد: تهران
سازمان جهاد خودکفایی و تحقیقات صنعتی سپاه
دلیل شهادت :انفجار زاغه مهمات
گلزار شهدا:
شهید «سیدمحمد حسینی» یادگار «سیدصدرالدین» بیست و هفتم خرداد ماه 1363 در شهرستان های استان تهران دیده به جهان گشود. دوران تحصیلی خویش را با موفقیت سپری نمود. به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به پادگان شهید مدرس انتقال یافت. سرانجام در بیست و یکم آبان ماه 1390 بر اثر انفجار انبار مهمات پادگان شهید مدرس واقع در روستای بیدگنه به درجهِ رفیع شهادت نایل گشت.
قبل از اینکه در ذی الحجه حاجی شود و به دیدار خدا برود خمس مال نداشته اش را پرداخت. نه روز اول ذی الحجه در آنجا را روزه گرفت و در عید قربان مثل سال های قبل قربانی کرد. سپس خودش صبح زود به قربانگاه عشق شتافت. در بیست و دو سالگی ازدواج کرد و مراسم را کاملاً مذهبی برگزار کرد و فرزندش که شش ماه پس از شهادتش به دنیا آمد. زینب نام گرفت.
سیدمحمد فرد خوش اخلاقی بود، وی بسیار وظیفه شناس و ماهر در کار بود. ضمن اینکه بسیار به نظافت اهمیت می داد در حیطهِ کاری خود همواره سعی می کرد بیشترین اطلاعات فنی را کسب نماید. وی جز متبحرترین نیروهای حاج حسن آقا بود و هیچ کس ظاهر مرتب و آراسته اش را فراموش نخواهد کرد.
وظیفه شناسی
وی بسیار وظیفه شناس و ماهر در کار بود. ضمن اینکه بسیار به نظافت اهمیت می داد در حیطهِ کاری خود همواره سعی می کرد بیشترین اطلاعات فنی را کسب نماید.
امام حسین (علیهالسّلام): ما اهْوَن الْمَوْت عَلَی سَبیل نِیْل ِ الْعِزّ و إحْیاء الْحَق ّ، لَیْس َ الْمَوْت فی سَبیل الْعِزّ إلاّ حَیاة ً خالِدَة ً، وَ لَیْسَت ْ الْحَیاة ُ مَع َ الذُّل ّ إلاَّ الموت الذی لاحَیاة َ مَعَه ُ(احقاق الحق، ج 11، ص 601)
امام حسین علیه السلام فرمودند: چه آسان است مرگی که در راه رسیدن به عزت و احیای حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگی جاوید و زندگی ذیلانه جز مرگ همیشگی نیست.
منبع: برگرفته از کتاب شمیم عاشقی شهدای شهرستان ملاردسرباز گمنام امام زمان (عج)
کمی آنسوتر از منزل شهید کنگرانی، شهید حسینی ساکن است و زندگی میکند. جوانی مججوب و سر به زیر که اهل محل جز خوبی چیز دیگری از او ندیدند. شهید حسینی در رفتارش آرامش و طمأنینه خاصی داشت و ادب و متانت در رفتار و سکناتش سرازیر بود. شهید حسینی با هدف خدمت به انقلاب و پیشرفت کشور در سال ۱۳۸۴ وارد سپاه پاسداران شده بود و میگفت ما سربازان گمنام امام زمان (عج) هستیم و بسیار به این موضوع افتخار میکرد. عقیدهاش این بود که بتواند هر جایی که هست به دشمنان اسلام و مخصوصاً اسرائیل ضربه وارد کند.برادر شهید حسینی درباره ارتباط نزدیک شهید طهرانیمقدم با شهید چنین میگوید: «شهید طهرانیمقدم برادرم را خیلی دوست داشت. در بیشتر نمازها و مراسمها محمد پشت سر ایشان هست. حتی موقع عروسی محمد، شهید طهرانیمقدم به عروسیاش آمد. ایشان به عروسی کسی نمیرفت ولی به عروسی محمد آمد. چون میگفت سید است باید در مجلسش حاضر شد. همکارهای محمد میگفتند شهید طهرانیمقدم هر وقت میخواست پروژهای را افتتاح کند میگفت نخست سیدها نزدیک بیایند و میگفت شما برکت مجموعه هستید و پروژه باید با سیدها شروع شود. هر وقت تستشان جواب میداد یک سفر مشهد میرفتند. نیروهای شهید طهرانیمقدم تیم جالبی را تشکیل داده بودند و خیلی خدایی و روحانی بودند.»